کد مطلب:41768 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:136
2-. .. هنگامی كه دیدم مردم برای بیعت با ابوبكر هجوم آوردند، من دست نگه داشتم، و معتقد بودم كه به مقام محمد از او و دیگران، برازنده ترم (مگر نبود كه) رسول خدا(ص) آن دو نفر (ابوبكر و عمر) را در سپاه اسامة ین زید قرار داده بود و از آنها خواسته بود تا همراه اسامه مدینه را ترك كنند؟آخرین كلماتی كه از زبان مباركش شنیده می شد فرمان حركت و شتاب در تجهیز سپاه اسامه بود. 1- قال علی (ع):... فلما مضی لسبیله تنازع المسلمون الامر بعده،فو الله ماكانیلقی فی روعی و لایخطر علی بالی ان العرب تعدل هذا الامر بعد محمد عن اهل بیته و لا انهم منحوه عنی من بعده. فما راعنی الا انثیال الناس علی ابی بكر و اجفالهم الیه [صفحه 302] لیبایعوه.[1] . 2-. .. فلما رایت الناس قد انثالوا علی ابی بكر للبیعه، امسكت یدی و ظییت انی اولی و احق بمقام رسول الله (ص) منه و من غیره و قد كان نبی الله امر اسامه بن زید علی جیش و جعلهما فی جیشه و ما زال النبی الی فاضت نفسه یقول: انفذوا جیش اسامه، لنفذوا جیش اسامه....[2] . [صفحه 303]
1- پس از رسول خدا مسلمانان در تصدی خلافت اختلاف كردند به خدا سوگند هرگز تصور نمی كردم و به خاطرم نمی گذشت كه مردم پس از رسول خدا(ص) جز من به كس دیگری روی آورند! (چیزی كه برای من شگفت آور بود) هجوم و شتاب مردم بود كه می دیدم مانند سیل به طرف او (ابوبكر) سرازیر شده بودند و برای اینكه با او بیعت كنند به سمت وی می تاختند (و از یكدیگر سبقت می گرفتند)!.
صفحه 302، 303.